استفاده از تكنولوژي EPC/RFID براي مديريت زنجيره تأمین مواد غذايي

ماهنامه شماره 24 (مردادماه 1396)

  1. مقدمه

استاندارد‌هاي GS1 يكي از پرکاربردترین استاندارد‌ها در زنجيره‌هاي تأمین است كه موردقبول اكثر كشور‌ها قرارگرفته و تبديل به زبان مشترك كسب‌وكار شده است. يكي از استانداردهايي كه در اين سازمان توسعه و ترویج‌شده است، استاندارد‌هاي EPC/RFID[1] است كه به‌منظور جمع‌آوري مكانيزه اطلاعات در سرتاسر زنجیره‌ توسعه داده‌شده است.

  1. زنجیره تأمین مواد غذایی

مديريت زنجیره تأمین در خصوص کالاهای با عمر کوتاه و فاسدشدنی همواره یکی از بااهمیت‌ترین و چالش‌برانگیزترین مباحث مدیریتی در زمان‌های مختلف بوده است. کالاهایي با عمر کوتاه و به‌خصوص مواد غذایی مواردی هستند که بیشترین چالش‌ها را برای مدیریت زنجیره تأمین به وجود می‌آورند. این چالش‌ها عمدتاً به علت تنوع در تعداد این کالاها، نیازهای خاص برای ردیابی و پیگیری جریان کالا در طی زنجیره تأمین، عمر کم محصولات و نیاز به کنترل دما در زنجیره تأمین بروز می‌کنند.

به‌علاوه، حجم بالای کالاهايی که در طول زنجیره تأمین جابجا می‌شوند، تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب فرآیندهایی با بالاترین بازدهی را یک الزام می‌سازند؛ بنابراین، مدیریت زنجیره تأمین کارآمد در خصوص کالاهای با عمر کوتاه، به‌ویژه مواد غذایی بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص می‌دهد.

ازآنجاکه بالا بردن میزان بازدهی سرمایه یکی از اصلی‌ترین اهداف هر صنعتی است، ایجاد پیوستگی و درنتیجه جابجایی سریع در زنجیره، یکی از اساسی‌ترین نیازهای زنجیره تأمین مواد غذایی محسوب می‌شود. همان‌طور که قبلاً هم گفته شد در زنجیره تأمین مواد غذایی، معمولاً با حجم بالایی از مواد اولیه‌ی محصولات سروکار داریم، این مسئله باعث می‌شود که هر نوع صرفه‌جویی در مدت‌زمانی که صرف جابجایی کالاها و اداره‌ی فعالیت‌های زنجیره می‌شود، به‌نوعی تبدیل به یک مزیت رقابتی بااهمیت شود.

ازنقطه‌نظر کنترل حرارت کلیه عملیاتی که در محیطی به‌جز محیط‌های یخچالی و یا فریز شده اجرا می‌شوند، بدون شک باید خیلی سریع انجام شوند. برای مثال تسریع بارگیری و تخلیه بار کامیون‌ها و تریلی‌های حمل بار، ریسک آلوده شدن و یا فاسدشدن کالاها را کاهش می‌دهد. امروزه به علت افزایش در ارائه انواع غذاهای آماده و محصولات گوشتی و غیر گوشتی بسته‌بندی‌شده، تنوع کالاهای فاسدشدنی و با عمر کوتاه با سرعت زیادی در حال افزایش است؛ بدیهی است که تنوع کالاها پیچیدگی کنترل زنجیره تأمین را  بسیار بالا می‌برد و درنتیجه با پیچیده شدن مدیریت انبارها و برنامه‌ریزی ظرفیت انبارها و زمان‌بندی تولید، کارایی زنجیره تأمین با رکود مواجه می‌شود. به‌عنوان‌مثال پیش‌بینی میزان مصرف همه انواع این کالاها کاری بسیار دشوار و زمان‌بر خواهد بود؛ به علت تاریخ‌مصرف محدود مواد غذایی تنها میزان محدودی از نقطه بهینه (نقطه اطمینان) می‌تواند در انبارها نگهداری شود و درنتیجه نمی‌توان تضمین کرد که محصول خاصی همیشه و در هر زمان در انبار موجود باشد و بتوان بلافاصله به درخواست‌ها پاسخ داد.

یکی دیگر از مشکلات زنجیره تأمین مواد غذایی، ضایعات هستند. ضایعات بیش از هر چیز از چرخش موجودی مازاد و موجودی جاری به وجود می‌آیند.

چرخش انبار کارآمد باید بتواند این مسئله را تضمین کند که کالاها از انبارها بر اساس سفارشات درست و صحیح و مطابق با آنچه که در تاریخ‌مصرف آن‌ها پیش‌بینی‌شده بود، خارج شوند. متأسفانه یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که در بسیاری از زنجیره‌های تأمین به چشم می‌خورد این است که حلقه‌های مختلف زنجیره تأمین مانند تولید‌کننده، توزیع‌کننده، فروشنده و اجزای دیگر، از موجودی رو به انقضا و تاریخ دقیق مصرف محتویات انبارهای خود اطلاع دقیقی ندارند. محدوده‌ی این مشکل تا حدودی گسترده‌تر از مشکلات قبلی است. برای مثال در یک فروشگاه خرده‌فروشی هزینه‌های ضایعات مبلغی حدود 10% از کل هزینه‌های کلیه محصولات با عمر کوتاه را به خود تخصیص می‌دهد. در بخش خواروبار اروپا تخمین زده‌شده که کالاهایی که تا پیش از به پایان رسیدن تاریخ‌مصرف آن‌ها به فروش نمی‌رسند، سالانه هزینه‌ای حدود چند بیلیون دلار خسارت به قسمت‌های مختلف زنجیره وارد می‌کنند (Leicester university & Cranfield university 2001). گردش صحیح کالاها و کاهش میزان انبارداری در زنجیره تأمین، نکات کلیدی برای کاهش میزان ضایعات هستند.

با توجه به موارد فوق، بدیهی است که یک سیستم جمع‌آوری اطلاعات صحیح و استاندارد می‌تواند به حل چالش‌ها و مشکلات مدیریت زنجیره تأمین مواد غذایی و سایر مواد فاسدشدنی کمک‌های شایانی کند. ثبت صحیح داده‌ها به ما کمک می‌کند که موجودی و فروش را در طی کانال زنجیره تأمین پیگیری و دنبال کنیم‌. این امر باعث شفافیت زنجیره تأمین می‌شود و بنابراین به پیش‌بینی‌های دقیق‌تر کمک کرده و از بهینه‌سازی کالا گیری انبارها پشتیبانی می‌کند. همچنین با وسعت بخشیدن به میدان دید در زنجیره توزیع،  امکان برنامه‌ریزی برای کالا گیری انبارها فراهم می‌شود. کالا گیری بهینه درعین‌حال که موجودی انبار را در یک سطح قابل‌قبول نگه می‌دارد، باعث پایین آمدن میزان ضایعات انبار نیز می‌شود. قابلیت روئیت و شانس بررسی زنجیره توزیع همچنین این امکان را به مدیران می‌دهد که از کمبودها و یا موجودی اضافی انبارها در زمان وقوع مطلع شده و پیش از اینکه تهدیدات به‌صورت عملی نمایان شوند، نسبت به آن‌ها واکنش نشان داده و تصمیمات لازم را اتخاذ کنند.

در حال حاضر اصلی‌ترین سیستم‌های اطلاعاتی که به این منظور در زنجیره‌های توزیع مختلف مورداستفاده قرار می‌گیرند، سیستم‌های مبتني بر استاندارد‌هاي GS1 است كه از فناوري بارکد استفاده مي‌كنند. بارکد خوان‌ها خطاهای ناشی از ورود و کنترل دستی ‌داده‌ها را کاهش داده و قابلیت مشاهده را برای کمک به مدیریت زنجیره توزیع ارائه می‌دهند. به‌علاوه معرفی استانداردهای جدید بارکد که تاریخ‌مصرف را نیز به کد اضافه کرده‌اند به حفظ یکپارچگی گردش موجودی کمک کرده و درنتیجه حل مشکل ضایعات را نیز ساده‌تر می‌کند.

باوجود مزایایی که برشمرده شد مشکلاتی نیز در رابطه با جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از بارکد وجود دارد. خواندن بارکدها درهرصورت احتیاج به کنترل دستی در زنجیره تأمین دارد و بسته‌ی بارکددار و یا بارکد خوان باید برای خواندن بارکدها به‌صورت دستی جابجا شوند و این ثبت اطلاعات را به‌خصوص در محیط انبارهای خرده‌فروشی که با میزان زیادی از کالاها سروکار دارند و درعین‌حال برای لجستیک مؤثری نیز طراحی نشده‌اند، مشکل می‌سازد. همچنین قابلیت خواندن بارکدها در برخی مواقع به خاطر آلودگی یا خمیدگی بسته‌ها با مشکل روبرو می‌شود و باعث کاهش دقت و صحت مقادیر خوانده‌شده می‌شود.

  1. معرفی مختصر RFID  

شناسایی از طریق كد الكترونيكي محصول و امواج رادیویی GS1 (EPC/RFID) تکنولوژی‌ای است که می‌تواند به ارائه‌ی راندمان عملیاتی بالاتر و شفافیت بیشتر سطوح موجودی در زنجیره توزیع محصولات غذایی کمک‌های بسیاری کند. با الصاق تگ‌ها یا فرستنده‌هایی به محصولات و یا بسته‌های حمل‌ونقل و ایجاد یک زیرساخت از دستگاه‌های تگ خوان به هم متصل، اطلاعات مربوط به اشیاء فیزیکی را می‌توان به‌صورت خودکار و بدون دخالت دست، جمع‌آوری و ثبت نمود. سیستم GS1 EPC/RFID از یک ترانسپوندر که «تگ» نامیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و دارای یک ریزتراشه متصل به آنتن است، تشکیل‌شده است. تگ، روی هر چیزی که باید شناسایی شود (نظیر پالت محصول در انبار) چسبانده شده و دستگاه دیگری به نام قرائت گر یا RFID READER  با آن تبادل اطلاعات می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. قرائت گر، با استفاده از امواج الکترومغناطیسی با تگ‌ها در مراحل مختلف زنجیره تأمین مواد فاسدشدنی، ارتباط برقرار کرده و اطلاعات مختلفی را از روی این تگ‌ها می‌خواند. تگ‌های  EPC/RFID دارای انواع مختلفی هستند. مهم‌ترین عامل اختلاف بین تگ‌ها، فرکانس کار آن‌ها است که از فرکانس پایین (LF حدود صد کیلوهرتز) تا فرکانس‌های بسیار بالا یا UHF) چند گیگاهرتز( را شامل می‌شود. بر اساس فرکانس مورداستفاده، برد ارتباطی تگ با تگ خوان (Reader RFID) نیز تعیین می‌شود. به این صورت که  فرکانس‌های پایین‌تر، بردهای کمتری را پشتیبانی می‌کنند. عملکرد تگ‌ها در مجاورت اشیاء فلزی یا آب با توجه به فرکانس تغییر می‌کند و تگ‌های فرکانس پایین، عملکرد و برد بهتری در مجاورت آب و اشیاء فلزی دارند. معمولاً هر تگ RFID دارای مقداری حافظه (چند ده بیت تا چندین کیلوبیت) برای ذخیره‌سازی اطلاعات است که قابلیت نوشتن و خواندن را دارا هستند.

تگ‌های RFID را می‌توان به دودسته عمده تگ‌های غيرفعال[2]  و فعال[3] دسته‌بندی نمود. تگ‌های غيرفعال باتری ندارند و انرژی لازم برای فعال‌سازی پردازنده و ارسال اطلاعات خود را از سیگنالی که از تگ خوان  دریافت می‌دارند، تأمین می‌کنند. به‌این‌ترتیب که ابتدا تگ خوان  امواجی را به سمت تگ ارسال می‌‌كند، سپس پردازنده تگ با استفاده از انرژی این امواج، بیدار شده و دستور دریافتی از سوی تگ خوان  را پردازش می‌کند و توسط امواجی که انرژی آن‌ها هم از امواج دریافتی تأمین‌شده است، نتیجه را به تگ خوان مخابره می‌کند. به‌این‌ترتیب واضح است که برد این تگ‌ها بسیار محدود است. چراکه فاصله تگ از تگ خوان  باید به‌اندازه‌ای باشد که انرژی‌ای که تگ دریافت می‌کند، توان بیدار کردن پردازنده و تأمین انرژی موج برگشتی را داشته باشد. معمولاً برد تگ‌های غيرفعال از چند سانتی‌متر تا چند متر است.

از طرف دیگر تگ‌های فعال، انرژی لازم برای پردازنده و ارسال امواج به سمت تگ خوان را از باتری همراه خود تأمین می‌کنند. به‌این‌ترتیب برد این تگ‌ها در برخی موارد تا چند صد متر هم می‌رسد. قیمت این تگ‌ها به‌مراتب از تگ‌های غيرفعال بالاتر است.

4 نوع تگ‌های RFID  ازلحاظ محدوده فرکانس وجود دارند:

  1. فرکانس پایین (LF): Low Frequency
  2. فرکانس بالا (HF): High Frequency
  3. فرکانس بسیار بالا (UHF): Ultra-High Frequency
  4. ماکروویو:Microwave

استفاده از تکنولوژی EPC/RFID، با اتوماسیون فرآیندهای کاری، هزینه فعالیت‌های دستی را کاهش داده و باعث افزایش سرعت انجام فرآیندها می‌شود. با حذف دخالت انسان در ورود اطلاعات، خطا را کاهش و دقت اطلاعات جمع‌آوری‌شده را افزایش می‌دهد. فناوری EPC/RFID، امکان کنترل فرآیندهای غیرقابل رؤیت و نیز ویرایش اطلاعات برچسب‌ها را در اختیار ما می‌گذارد. استفاده از تکنولوژی EPC/RFID، همچنین موجب افزایش امنیت اطلاعات و یکپارچگی سیستم می‌شود.

  1. مزایای استفاده از RFID در مقابل بارکد

مزيت قابل‌توجه RFID  در این است که برخلاف بارکدها که برای خواندن آن‌ها حتماً لازم است بارکد خوان در مقابل برچسب‌ها و در یک مسیر دیدمستقیم قرار بگیرد (که این مسئله حتی ممکن است چند ثانیه زمان برای خواندن تنها یک بارکد مصرف کند‌)، برای خواندن تگ‌های RFID  نیازی به وجود یک مسیر دیدمستقیم بین تگ‌ها و تگ خوان نیست و سیگنال‌ها می‌توانند حتی از مواد مختلف (مواد غیرفلزی) عبور کرده و توسط دستگاه تگ خوان خوانده شوند. این مسئله سرعت عملیات را بسیار بالا می‌برد که یکی از علل عمده‌ی موفقیت RFID به شمار می‌رود.مزيت ديگر اینکه تگ‌های  RFID از مسافت بسیار دورتری قابل‌خواندن هستند و عملاً لازم نیست که حتماً تگ و تگ خوان در نزدیکی هم قرارگرفته باشند.

ویژگی دیگری که موجب استقبال مدیران زنجیره تأمین مواد غذایی از RFID شده این است که قابليت ذخیرهسازی اطلاعات در RFID بسیار بیشتر از بارکد است؛ بنابراین میتوان در یک برچسب RFID اطلاعات فراوانی ازجمله کد کالا مكان انبارش و نگهداری، محل تولید، تاریخ‌مصرف، مواد تشکیل‌دهنده، حمل‌و‌نقلهای صورت گرفته و بسیاری اطلاعات دیگر را ذخیره نمود. البته اين اطلاعات را در باركد‌ها نيز مي‌توان ذخيره نمود، ولي فضاي زيادي براي چاپ آن نيازمند است.

همچنین این نکته قابل‌توجه است که در هرلحظه چندین تگ می‌توانند به‌صورت هم‌زمان باهم خوانده شوند (تا حدود هزار تگ در هر ثانیه) و این موضوع برای زنجیره تأمین مواد غذایی و سایر مواد فاسدشدنی که سرعت عمل از اصلی‌ترین برگ خریدها براي آن‌ها است، مزیت عمده‌ای به شمار می‌آید.

تگ‌های RFID تقریباً 100% قابل‌خواندن هستند درصورتی‌که در بارکد‌ها میزان آسیب‌پذیری بسیار بالا است و به‌راحتی ممکن است براثر مشکلات بالقوه یا پارگی و یا عوامل متعدد دیگر  غیرقابل‌خواندن شوند و درنتیجه در جمع‌آوری و ثبت اطلاعات زنجیره تأمین خلل ايجاد كنند. ازآنجایی‌که بارکد باید برای خوانده شدن در مسیر دیدمستقیم بارکد خوان قرار گیرد، باید حتماً بر روی سطح خارجی کالا نصب شود. درنتیجه احتمال آسيب ديدن و غیرقابل استفاده شدن آن بسيار زياد است. درحالی‌که میتوان برچسبهای RFID را در داخل پوشش پلاستیکی قرارداد و حتی میتوان آنها را در داخل محصول فروکرد که این خود، دوام آنها و امکان استفاده مجدد از آنها را فراهم میسازد.

بیشتر تگ‌ها در مقابل تغییرات حرارتی محیط و سایر فاکتورهای خارجی بسیار مقاوم هستند و این‌گونه تغییرات خللی در روال کار تگ‌ها ایجاد نمی‌کند. به‌علاوه هر تگ می‌تواند پیش از جایگزینی با تگ جدید، حداقل 300.000 بار خوانده‌شده و یا دوباره برنامه‌ریزی شود.

بارکدها برچسبهایی فقط خواندنی هستند و اطلاعات آنها  قابل‌تغییر نیست. درحالی‌که RFID توانایی خوانده شدن و نوشته شدن مجدد را دارد. قرائت گرهای RFID قادر هستند. با برچسبها ارتباط برقرار کنند و تا جایی که طراحی برچسب اجازه میدهد اطلاعات آن را تغییر دهند.

هر تگ RFID یک کد منحصربه‌فرد دارد و درنتیجه تغییر یا جعل امکانات تقریباً غیرممکن می‌شود.

  1. معایب و مشکلات RFID 

علی‌رغم پیشرفت‌های علمی و فنی صورت گرفته، هنوز قیمت تجهیزات مختلف RFID اعم از تگ‌ها و قرائت گرها و غيره نسبتاً زیاد و بالاتر از آستانه مقرون‌به‌صرفه بودن این برچسبها برای کاربردهای مختلف هستند.

دومین مشکل تداخل است که به دو صورت اتفاق میافتد:

  • تداخل تگ خوان‌ها: زمانی اتفاق میافتد که سیگنال های ارسال‌شده از چند دستگاه تگ خوان تداخل پیدا میکنند.
  • تداخل تگ‌ها: زمانی اتفاق میافتد که تعداد تگ‌های بسیار زیادی در فضای کوچکی وجود داشته باشند.

اکثر تگ‌های RFID حتی پس از خرید و خروج از فروشگاه فعال هستند. درنتیجه اطلاعات آنها میتواند توسط دستگاههای تگ خوان خوانده شود؛ بنابراین احتمال سرقت کالاها افزایش مییابد. علاوه بر این بسیاری از سازمانها به هنگام خرید مشتری اطلاعاتی را درباره مشتری ازجمله شماره Credit-card، آدرس، نام و غيره به تگ RFID کالاها منتقل میکنند تا لیستی از مشخصات مشتریان خود داشته باشند؛ که این امر اطلاعات محرمانه مشتریان را به خطر میاندازد.

  1. کاربرد EPC/RFID در زنجیره تأمین مواد غذایی

EPC/RFID به‌عنوان یک تکنولوژی کلیدی برای افزایش بهره‌وری زنجیره تأمین معرفی‌شده است. دو موردبحث برانگیز در خصوص کاربرد آن در زنجیره تأمین مواد غذایی وجود دارد:

نخست مزایای آن را در مقابل بارکدها اعلام می‌کند و جنبه‌های مختلف بهره‌برداری ممکن با استفاده از RFID را بررسی می‌کند. درحالی‌که مورد دوم بر روی هزینه‌های این تکنولوژی تأکید کرده و در خصوص تضاد مزایای قابل‌دسترسی با سرمایه‌گذاری‌های عظیم موردنیاز بحث می‌کند. موافقان RFID سناریوهایی را ارائه کرده‌اند که در این سناریوها منافع عمده‌ای را که استفاده از RFID به ارمغان خواهد آورد، به تصویر می‌کشند. این پیشنهادات شامل دستیابی  به صرفه‌جویی در هزینه‌ها، مديريت كارآمد موجودي انبارها، كاهش نيروي انساني، جلوگیری از دزدی و افزایش کنترل تصدیق هویت است. در این سناریوها اکثر جوانب کاملاً واضح و شفاف ارائه‌شده و ارزشیابی کلی تضمین‌شده است. بحران‌های اجرای RFID در زنجیره تأمین مواد غذایی این مسئله را نشان می‌دهند که سناریوهای مجسم شده برمبنای فرضیه‌های بسیار خوش‌بینانه بوده‌اند و تصورات دقیقاً تحقق‌نیافته‌اند‌. انتقاد اصلی آن‌ها این است که تکنولوژی RFID   بسیار گران است و اینکه سرمایه‌گذاری با این عظمت بازدهی و منفعت کافی را داشته باشد تا حدودی بعید به نظر می‌رسد.

باقیمت‌های کنونی تجهیزات  RFID سرمایه‌گذاری بر روی اختصاص تگ به هر بسته‌ی مشتری ازلحاظ اقتصادی به‌هیچ‌وجه به‌صرفه نیست. ولی اگر تگ‌ها در سطح واحد حمل‌و‌نقل به کار گرفته شوند (کارتن‌ها و جعبه‌های حمل‌و‌نقل) و نه برای هر بسته‌ی مجزای مشتری، با کاهش قابل‌توجهی در سرمایه‌گذاری به نتایج مثبت آن دست‌یافت. بیشترین بهره‌وری هزینه می‌تواند با استفاده هم‌زمان از تگ‌های RFID همراه با کانتینرهای قابل بازیابی به دست آید؛ که در این حالت یک‌بار سرمایه‌گذاری بر روی تگ‌ها می‌تواند بارها قابل‌استفاده قرار گیرد.

  1. نقش RFID در افزایش قابلیت ردیابی در زنجیره تأمین

یکی از ابتدایی‌ترین درخواست‌های کلیه‌ی مشتریان مواد غذایی اطمینان از صحت و سلامت محصول خریداری‌شده است‌. متأسفانه روش‌های جاری و فعلی پیگیری کالاها و غذاها در زنجیره تأمین، تضمینی بابت سلامت و اطمینان غذاها نمی‌کنند؛ اما به‌هرحال قابلیت پیگیری امکان کنترل بیشتر را مهیا می‌کند و درنهایت به ایجاد اطمینان بیشتر در مشتری کمک می‌کند. استفاده از استاندارد‌هاي GS1 و فناوري باركد و EPC/RFID وعده‌ی اصلاح و بهبودی کارایی سيستم رديابي را به ما می‌دهد.

متأسفانه فقدان همکاری بین بخش‌های مختلف درگیر در زنجیره تأمین مواد غذایی یکی از موانع بزرگ پیاده‌سازی استاندارد‌هاي GS1 به شمار می‌رود. امکان ره‌گیری و رديابي، یکی از مسائل کلیدی در زنجیره تأمین مواد غذایی است ولی برای اینکه به‌درستی عمل کند احتیاج به همکاری بخش‌ها و افراد مختلف درگیر در این صنعت داریم. فقدان همکاری در داخل سازمان‌ها، همراه با ساختارهای سیلویی (انباری)، سرمایه‌گذاری‌ها را محدود کرده و پیشرفت فعالیت‌های میان کارکردی (Cross Functional) را مشکل می‌کند. به‌علاوه همان‌طور که در بخش قبلی هم بحث شد  هزینه‌های پیاده‌سازی RFID زياد است.

کارخانه‌های مواد غذایی باید آماده‌ی وضع قوانینی باشند که آن‌ها را برای توسعه‌ی امکان رديابي در زنجیره تأمین مجهز کند. گسترش همکاری و تصمیم‌گیری بر اساس اهداف مشترک از نکات کلیدی در این خصوص به شمار می‌روند. این اهداف باید بر اساس اشتراک‌گذاری آموخته‌های اولیه و بالا بردن سطح آگاهی در مورد فرصت‌های تجاری موجود باشند. به این منظور باید روابط را توسعه بخشیده و به‌مرور یک شیوه بالا به پایین را، همراه با الزام به اجرای آن از  سوی مدیران ارشد، به روند کار تزریق کنند.

قابلیت ردیابی  به معنای  توانایی دنبال کردن تاریخچه، استفاده و یا مکان یک محصول به‌وسیله اطلاعات ثبت‌شده (بعد از رویداد) و همچنین دنبال کردن مسیر یک واحد خاص از یک محصول و یا بسته در طی زنجیره تأمین به‌سوی نقطه نهایی فروش است. (در طی رویداد).

برخی پیاده‌سازی‌ها مانند Auto ID شامل ضبط خودکار داده‌ها و ارتباطات موجود هستند‌. این به افزایش کارایی، کاهش خطای ورود داده و کاهش تعداد کارمندان کمک زیادی می‌کند. قابلیت رديابي احتیاج به داده‌های از پیش تعریف‌شده دارد که در طی زنجیره تأمین ثبت و ذخیره شوند. این داده‌ها باید به هر یک از شرکت‌کنندگان در زنجیره تأمین پاس داده شوند تا این اطمینان وجود داشته باشد که جریان اطلاعات درباره محصولات مختلف، وابسته و هماهنگ با جریان فیزیکی آن‌ها است. قابلیت رديابي  همچنین نیاز به مدیریت ارتباط‌های متوالی و استاندارد بین آنچه دریافت، تولید، بسته‌بندی، انبار و بارگیری می‌شود، دارد. اگر یکی از شرکت‌کنندگان در زنجیره ‌تأمین در مدیریت این ارتباطات با شکست روبرو شود کل زنجیره اطلاعات شکسته می‌شود. دستیابی به این موارد می‌تواند قابلیت مشاهده زنجیره تأمین را بالابرده و بر یکی از بزرگ‌ترین موانع پیشرفت زنجیره تأمین غلبه کند.

اين تكنولوژي به مدیران این امکان را می‌دهد که همیشه از موجودی دقیق انبارهای خود و همچنین میزان کالاهای رو به انقضا اطلاع دقیق داشته باشند و بتوانند بهترین تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. RFID یک تکنولوژی به اثبات رسیده است و بهبود بهره‌وری و افزایش قابلیت رديابي محصولات را نوید می‌دهد. البته بازهم تأکید می‌کنیم که با توجه به هزینه‌های فعلی RFID ازلحاظ اقتصادی بهتر است که واحدهای بزرگ‌تری مثل کانتینرها‌، کارتن‌ها و یا پالت‌های بار به‌جای آیتم‌های نهایی مشتری برچسب‌گذاری شوند.

با توجه به موارد ذکرشده می‌توان مزاياي استفاده از RFID در زنجیره تأمین مواد غذایی را به شرح زیر خلاصه کرد:

  • حذف تماس‌ها‌ی دستی برای خواندن اطلاعات و درنتیجه افزایش سرعت در مراحل مختلف زنجیره
  • اطلاعات مکانی در طی زنجیره (با استفاده از GPS  )
  • تکمیل اطلاعات مربوط به محصول در حین تولید و گذر از فرایندهای مختلف
  • اعلام رسید بلادرنگ
  • امکان تعیین محل دقیق کالاها در انبار
  • جایگزینی بلادرنگ کالاها در انبار
  • جلوگیری از گم‌شدن محصولات در انبار
  • پروسه‌ی سریع و صحیح بازگشت کالا به انبار
  • صرفه‌جویی در هزینه نیروی کار درگیر در انبار، صندوق‌ها، مکان‌های بارگیری و تخلیه بار
  • صرفه‌جویی در زمان و هزینه در هنگام تحویل و بارگیری کالا
  • اطلاع دقیق و لحظه‌ای در خصوص تاریخ‌مصرف موجودی انبار
  • فراخوان سريع محصول
  1. جایگاه کنونی تكنولوژي EPC/RFID در زنجیره تأمین مواد غذایی

EPC/RFID تکنولوژی‌ای است که در حال ایجاد انقلابی عظیم در مدیریت زنجیره تأمین است. این تکنولوژی مدت‌ها است که با ایجاد امکان رديابي و رهگيري کالاها در زنجیره تأمین توسط هر یک از خرده‌فروش‌ها و تأمین‌کنندگان، برای همه‌ی کارخانه‌ها و مراکز تولیدی به‌عنوان آینده‌ی نزدیک فرآيند‌هاي لجستیکي و انبار‌هاي هوشمند اعلام می‌شود. درحالی‌که این‌گونه به نظر می‌رسد که اين تكنولوژي در آینده بسيار مورداستفاده قرار خواهد گرفت. این تکنولوژی در حال حاضر در بسیاری از نقاط جهان برای رديابي و مديريت موجودی انبارها و همچنین محموله‌های کامیون‌ها و کشتی‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد و مادامی‌که خرده‌فروش‌ها، تأمین‌کنندگان را به‌سوی استفاده از تکنولوژی سوق می‌دهند، فواید و نتایج حاصل، اشتیاق سازندگان را بیشتر و بیشتر می‌کنند.

در حال حاضر بارکدها و شماره‌سریال‌ها اجازه شناسایی مدل و سازنده هر کالا را به ما می‌دهند.

درحالی‌که تگ‌های RFID می‌توانند برای شناسایی هر آیتم منحصربه‌فرد به کار روند و زمانی که این تگ‌ها از مقابل یک تگ خوان عبور می‌کنند، این اطلاعات را به تگ خوان پس می‌دهند و درنتیجه شی‌ء شناخته می‌شود. این اطلاعات می‌توانند شامل جزئیات مکان و تاریخ تولید، ثبت مسیر حرکت یک آیتم منحصربه‌فرد در طی زنجیره تأمین و کلیه رفتارهای اطلاعاتی دیگری باشند که ممکن است رديابي و رهگيري حرکت کالا را بهبود بخشند. حتی  با استفاده از تگ‌های RFID یک توزیع‌کننده می‌تواند مکان دقیق یک کشتی و محموله داخل آن کشتی را تشخیص دهد. البته تمامي اين فرآيندها با استفاده از باركد‌ها نيز امكان‌پذير است؛ اما تكنولوژي RFID سرعت و دقت جمع‌آوري اطلاعات را بيشتر خواهد كرد.

توانایی تشخیص آیتم‌ها در سطح کالایی تأثیر عظیمی در صنعت مواد غذایی دارد و یک جهش تکنولوژیکی به شمار می‌رود. در صورت وقوع یک تولید نادرست و یا فاسد، به‌جای عملیاتی عظیم برای بازیابی تمام کالاها با یک شماره‌سریال خاص،  فراخوانی دقیق کالاهای متأثر، می‌تواند انجام شود.

امکان رديابي اکنون در بسیاری از کشورها بخشی از مقررات سلامت غذا است و استاندارد‌هاي GS1 دسترسی به این موضوع و تأثیر آن را توسعه خواهد بخشید. رديابي كالا‌ها به‌صورت منحصربه‌فرد برای بهبود کارایی زنجیره تأمین و لجستیک بسیار  مؤثر خواهد بود. امکان ردیابی هر محصول، امکان مدیریت بیشتر انبارها را به وجود خواهد آورد. تگ خوان‌های خودکار می‌توانند سطح موجودی انبار را دائماً به‌روز نگه‌داشته و گزارش دهند. همچنین یک تگ خوان که با نرم‌افزار سفارش‌ها در ارتباط باشد می‌تواند زمانی که سطح موجودی از مقدار مشخصی پایین‌تر آمد به‌طور خودکار عملیات سفارش جدید را انجام دهد. شناسایی كالا‌ها به‌صورت منحصربه‌فرد به سازندگان این توانایی را می‌دهد که به محتویات یک محصول خاص به‌طور دقیق اشاره کنند.

مراکز بزرگی چون Walmart و Metro، تولیدکنندگان مختلف مواد غذایی را مجبور کرده‌اند که بر روی سیستم‌ها و تگ‌ها سرمایه‌گذاری کنند و در‌نتیجه استفاده از RFID برای آن‌ها غیرقابل‌اجتناب است.

در جولای 2003  Walmart دستوری را به‌تمامی تأمین‌کنندگان ارشد خود صادر کرد که استفاده از تگ‌های RFID را بر روی جعبه‌ها و پالت‌های حمل بار تا پایان سال 2004 اجباری اعلام کرده بود.

فروشگاه انگلیسی Marks & Spencer  یکی دیگر از فروشگاه‌های مواد غذایی است که سیستم بارکد خود را با RFID جایگزین کرد. این سیستم می‌تواند تقریباً اطلاعات 3.5 میلیون کارتن و جعبه‌ای را که همگی قابلیت چندین بار استفاده رادارند و در مراحل مختلف زنجیره تأمین مواد غذایی منجمد مورداستفاده قرار می‌گیرند را ثبت و رديابي کند. مطمئناً این سیستم مزایای مالی و زمانی زیادی در مدیریت و رديابي محصولات منجمد این فروشگاه را به دنبال خواهد داشت. طبق آمار ارائه‌شده توسط کارشناسان Marks & Spencer طی دوره پیاده‌سازی این سیستم حدود 80%  صرفه‌جویی در زمان به وجود آمده است. این فروشگاه که بیش از 70% از تجارت آن را محصولات غذایی تازه و منجمد تشکیل می‌دهند، شدیداً احتیاج به‌سرعت در عملیات زنجیره دارد و این میزان صرفه‌جویی در زمان، مزیت قابل‌توجهی برای آن محسوب می‌شود.

سایر مزایای RFID ازنقطه‌نظر تحلیل‌گران و کارشناسان M&S عبارت‌اند از؛ اسکن دقیق‌تر و صحیح‌تر و ثبت اطلاعات معتبر، خواندن هم‌زمان چندین تگ، ارتباطات مؤثرتر در کل زنجیره تأمین و امکان استفاده مجدد از تگ‌ها.

ازآنجاکه تگ‌های RFID  برخلاف بارکدها قابلیت چندین بار استفاده رادارند،  هزینه‌ی متوسط آن‌ها بر مدت‌زمان طولانی استفاده از این تگ‌ها تقسیم خواهد شد و طبق تخمین کارشناسان Marks & Spencer هزینه کلی استفاده از یک سیستم RFID مناسب، کمتر از یک‌دهم مجموع هزینه سالانه استفاده از بارکدها خواهد بود.

طبق نظر بسیاری از کارشناسان RFID، استفاده از این تکنولوژی در زنجیره تأمین مواد غذایی  طی سال‌های آتی به عمده‌ترین کاربرد این تکنولوژی تبدیل خواهد شد و به  میزان چشم‌گیری بر روی بسته‌های باربری، وسايل حمل‌و‌نقل و حتی آیتم‌های محصول قابل روئیت خواهد بود. چنان‌که در این مقاله هم اشاره‌شده است، استفاده از این تکنولوژی در زنجیره تأمین مواد غذایی نتایج مثبت بسیاری  ازجمله امنیت، اطمینان و خدمت‌دهی بهتر به مشتری را به دنبال خواهد داشت.

نکته  جالب‌توجه در مورد کشورهایی که از این تکنولوژی استفاده کرده‌اند، اين است كه دامنه گسترده‌ای از کشورهای کوچک و توسعه‌نیافته تا  بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا را در برمی‌گیرند.

طبق تحلیل‌ها و نقطه نظرات کارشناسان مختلفی که در کشور‌ها و سازمان‌های موردمطالعه در حال استفاده از سیستم‌های RFID در زنجیره تأمین مواد غذایی هستند، فواید و نتایج عمده حاصل از  به‌کار‌گیری این تکنولوژی  در صنعت مواد غذایی به تفکیک زیر خواهد بود؛

مزایای بسیاری ازجمله  اجابت نیازهای مشتری‌ها و تأمین‌کنندگان، ثبت وضعیت، جمع‌آوری آسان و جامع اطلاعات، سرعت در خدمات‌دهی به مشتریان، جلوگیری از بروز خطا، امنیت‌، اطمینان‌، درآمد بیشتر و جلوگیری از دزدی کالاها  قابل‌توجه می‌باشند.

درآمد بیشتر از طریق به‌کارگیری استاندارد‌هاي GS1 در زنجيره تأمین مواد غذايي، از جنبه‌های مختلفی قابل حصول است. استفاده از استاندارد‌هاي شناسايي بر روی کامیون‌ها (درآمد بیشتر برای بزرگراه‌ها و جاده‌ها) گرفته تا برچسب‌گذاري روی گوشت و سایر مواد غذایی که علاوه بر اینکه  کیفیت بالای محصول را برای مشتری به تصویر می‌کشند، به وی این اجازه را می‌دهند،که کالای برچسب‌دار را در نزدیکی یک ترمینال نگه‌داشته و اطلاعاتی جامعی در خصوص کالا و حتی مزرعه‌ و یا منشأ تولیدکننده آن به دست آورد؛ و این به معنای درآمد بالاتر برای  خرده‌فروش و تأمین‌کننده سطح بالاتر آن در زنجیره تأمین مواد غذایی است.

جلوگیری از تخلفات و دزدی‌ها هم اشاره به مواردی چون مقابله با اجناس تقلبی و جلوگیری از سرقت کالاهای بر چسب‌دار در فروشگاه‌ها دارد.

به‌هرحال نقشی که استاندارد‌هاي GS1 در صنایع غذایی پیدا خواهد کرد، بستگی به نیازها و توقعات تأمین‌کنندگان و همچنین تولیدکنندگان دارد که در برخی موارد این نیازها و توقعات در تضاد با یکدیگر هستند و لازم است که به‌درستی مدیریت شوند. سازندگان معمولاً و به‌خصوص برای کالاهای کم‌ارزش به دنبال راه‌حل‌های ارزان‌قیمت هستند تا ازلحاظ اقتصادی ماندگار باشند. درحالی‌که تگ گذاری کل یک پالت حمل بار به علت هزینه کم در مقابل ارزش‌، متداول‌ترین شیوه‌ی معمول استفاده از تگ‌های RFID است، استفاده از تگ‌ها بر روی هر آیتم طبق تحلیل‌های اخیر کارشناسان صنعت و بازار در اروپا تا حدود سال 2016 متحقق نخواهد شد و تا آن زمان تگ‌های قابل بازیابی راه‌حل نسبتاً به‌صرفه‌ای را ارائه می‌دهند. تگ‌‌های قابل بازیابی بیشتر در مورد مواد غذایی باارزش که تگ‌ها می‌توانند از آن‌ها بازیابی شوند، استفاده می‌شوند. مثلاً برای انتقال لاشه‌های حیوانات تا قصابی‌ها و کارخانه‌هاي مرتبط. به‌علاوه تگ‌های RFID به این دلیل که در مقابل اشعه، حرارت و سایر صدمات مقاوم هستند بسیار موردتوجه قرارگرفته‌اند. از سوی دیگر خرده‌فروش‌ها امکاناتی را که تکنولوژی به آن‌ها عرضه خواهد کرد، می‌بینند و توقعاتی دارند که تجارت را دگرگون خواهد کرد. یک نظریه و دیدگاه این است در آینده یخچال‌های خانگی قادر خواهند شد که با محتویات خود ارتباط برقرار کنند و اطلاعاتی را از قبیل تاریخ‌مصرف، محتویات غذایی و یا حتی طرز پخت غذا را در اختیار مصرف‌کننده آن قرار دهند.

RFID همچنین می‌تواند به همراه لیبل‌هایی که بخشی از اطلاعات را نمایش می‌دهند به کار گرفته شود. (برای مثال همراه با بارکدهای رایج). این مسئله به کسانی که تجهیزات لازم را در اختیار ندارند این اجازه را می‌دهد که حداقل به بخشی از اطلاعاتی که موجود است دسترسی داشته باشند و کمترین میزان درک و ارتباطات موجود باشد. با این تعاریف مشاهده می‌کنیم که RFID بدون شک در آینده‌ای نه‌چندان دور یک تکنولوژی غیرقابل‌اجتناب خواهد بود و لازم است که تأمین‌کنندگان، تولیدکنندگان و مدیران زنجیره‌های تولید مختلف و به‌ویژه صنایع غذایی، علم و شناخت کامل را نسبت به آن پیدا کنند.

  1. . نتیجه گیری

در این مقاله پس از معرفی مختصر تکنولوژی EPC/RFID و انواع تگ‌های مورداستفاده، به بررسی ویژگی‌ها و چالش‌های زنجیره‌های تأمین و به‌طور خاص مشکلات موجود در زنجیره تأمین مواد غذایی پرداختیم. در ادامه برخی مسائل اصلی زنجیره تأمین مواد غذایی مانند قابلیت رديابي در زنجیره تأمین، نیاز به‌سرعت در عملیات به علت عمرمحدود محصولات، نیاز به اطلاعات جامع در خصوص هر محصول و بسیاری موارد دیگر را مطرح شد و با بررسی راه‌حل‌های استاندارد GS1 که EPC/RFID در خصوص هریک از این مسائل ارائه می‌دهد، به این نتیجه رسیدیم که استفاده از تکنولوژی EPC/RFID می‌تواند راهگشای بسیاری از این مشکلات باشد.

همچنین آموختیم که در کنار مزایای مختلفی که سیستم‌های RFID در برابر بارکدهای رایج دارند، هنوز به علت هزینه بالای تگ‌ها و سایر تجهیزات RFID، استفاده از این سیستم در بسیاری از زنجیره‌‌های تأمین با مانع مواجه شده است. سپس با بررسی‌های بیشتر به این نتیجه رسیدیم که در حال حاضر بهترین راه برای استفاده از این تکنولوژی کارآمد به‌کارگیری آن بر روی پالت‌ها و کارتن‌های محصولات است و همچنین می‌توان از تگ‌ها و کانتینرهای قابل بازیابی برای بازدهی بیشتر سرمایه بهره گرفت. با این روش سرمایه‌گذاری عظیم جهت تگ گذاری بر روی هر آیتم محصول، موردنیاز نیست و می‌‌توان بیشترین بهره را از این تکنولوژی گرفت و با بازیابی مجدد تگ‌ها درواقع از یک تگ چندین بار استفاده کرده و هزینه کل را تا سطح قابل‌توجهی کاهش داد. این راه‌حلی است که فروشگاه‌های زنجیره‌ای Walmart که یکی از اولین کمپانی‌هایی بود که استفاده از تگ‌های RFID را برای تأمین‌کنندگان خود اجباری اعلام کرد، برگزیده و احتمالاً تا زمانی که هزینه تگ‌ها به حدی نرسد که برای استفاده بر روی هر آیتم محصول به‌صرفه باشد به این روش خود ادامه خواهد داد.